به گزارش مشرق، کانال تلگرامی «نو اصولگرا» نوشت:
خطر اساسی برای جبهه مقاومت
آغاز عملیات جدید ارتش صهیونیستی در کرانه باختری نشان از آن دارد که رژیم واقعا قصد دارد تا تمام تهدیدات درونی و پیرامونی خود را خاموش کند. آنهم پس از یازده ماه نابود کردن مداوم غزه و زیستناپذیر نمودن آن. درست است که توان نظامی حماس زیر غزه زنده است اما باید بپذیریم چیزی از غزه باقی نمانده تا حماس بتواند بر آن حکمرانی کند و این یعنی تضعیف جدی تهدید از سمت غزه برای رژیم. قدم بعدی، حذف تهدید از کرانه و گروههای عموما کوچکی است که به صورت مسلح، در سرزمینهای اشغالی عملیات استشهادی انجام میدهند.
رژیم در حال تضعیف شدید دشمنان خود درون و بیرون سرزمین فلسطین است. میداند که حزبالله و ایران علاقهای به جنگ گسترده ندارند، پس ضربه به آنها را در یک شیب مشخص ادامه میدهد و صرفا معطلشان مینماید تا جبهه داخلی را به نفع خود تغییر دهد. البته مسئلهی دریای سرخ و تهدید انصارالله، بزرگترین مشکل باقی مانده است.
باید فهم کنیم که اگر رژیم بتواند به اهداف خود برسد و شرایط حیاتی خود بعد از طوفانالاقصی را تعادل ببخشد، به معنای حیاتی مجدد برای سی سال آینده خواهد بود. همانطور که جنگهای شش روزه توانست چند دهه امنیت رژیم را بازتولید کند. البته همه این اقدامات در سایهی حمایت عجیب غربیان به ویژه آمریکا است. مجموع کمک دول غربی به رژیم در یازده ماه گذشته بیش از ۸۰ میلیارد دلار بوده است. پانصد هواپیمای غولپیکر مملو از سلاح برای رژیم ارسال شده و دهها کشتی، حجم بالای تسلیحات را به بنادر آن رساندهاند. این یعنی آمریکا برای جنگ رژیم با چند گروه منطقهای، حمایتی بسیار بیشتر و گستردهتر از جنگ اوکراین با ابرقدرت دوم دنیا انجام داده است و با این همه رژیم هنوز به پیروزی کامل نرسیده است.
کشورهای غربی علاوه بر سلاح، آبروی خود را هم به پای رژیم فدا کردند و همه شعارهای حقوق بشری خود را کنار گذاشتند. باید فهم کنیم که این همه هزینه صرفا برای حذف حماس از غزه نیست. مسئله تمام کردن توان مقاومت حداقل برای یک دههی آینده است. یعنی منطقه به نام رژیم زده شود و به متحدان غربی این پیام برسد که هیچ کسی توان حذف ما را ندارد و در نتیجه فقط باید با ما کار کنید. جایگزینی اسرئیل به جای آمریکا در منطقه یعنی خروج بیدردسر آمریکا از اینجا و داشتن آن در مشت و در نتیجه تمرکز بر مسئلهی چین و سپس حرکت برای داشتن قدرت جهانی در یک دهه آینده. خلاصه مسئله بسیار بزرگتر و عمیقتر از آن چیزی است که برخی فکر میکنند.
جلوگیری از حمله ایران به رژیم که یک ماه است با انواع ابزارها در حال پیگیری است هم به همین علت بوده. آمریکا یک/سوم نیروی دریایی خود را به منطقه آورده. آنقدر که برای اولین بار در چهل سال گذشته هیچ ناو هواپیمابری در اقیانوس آرام ندارد. اینها برای اطمینان از وضعیت رژیم در تضیعف دشمنانش است. البته وضعیت بغرنج داخلی رژیم و شخص نتانیاهو و دولتش هنوز هم نشانههای جدی برای فروپاشی یا حداقل تضعیف اساسی داخلی دارد، اما یازده ماه گذشته و این اتفاق محتمل رخ نداده است. لذا چگونه میتوان به رخ دادن آن در آینده امید بست و براساس آن کنشگری طراحی کرد؟
خلاصه وضعیت محور مقاومت دارای ابعادی از خطرات جدی است که باید برای آن فکر جدی نمود. تضعیف جدی اعضای مقاومت، یک مسئلهی صرفا اسلامی نیست بلکه مستقیما به منافع ژیوپولتیک ایران مرتبط است. فهم این تغییرات عمیق، مقدمه لازم برای اقدامات شجاعانهی بعدی است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.